چند پسر جوان زیر پل هوایی با صدای بلند می‌خندد و دختر جوان با پوششی عجیب و آرایشی زننده پله‌ها را با طمأنینه بالا می‌رود. هنوز از خندیدن به دختر جوان و بدرقه او با نگاهشان فارغ نشده‌اند که دخترک بزک کرده دیگری باعث نشاط و سرگرمی آنها می‌شود! وقاحت را به جایی رسانده اند که در باره رنگ پوست دختر و آرایش او بلند بلند نظر می‌دهند! و اینبار باز هم متلکی آبدار و شلیک خنده آنها.... سوژه بعدی خانم میانسالی است که با حجاب کامل در کنار دخترش قدم می‌زند، دختر سعی دارد روسری‌ کوچکش‌اش را که یادآور "دستمال سر حنا دختری در مزرعه" است بر روی سرش نگه دارد، شلوار کوتاه و چسبانش، باعث شیطنت مضاعف جوانان می‌شود و همین نگاه‌ها و متلک‌ها توجه سایر عابرین را نیز به آنها جلب می‌کند .

همه تقصیرهای بدحجابی به گردن طبیعت است

چند سالی پیش بود که نظریه موسمی شدن بدحجابی در ایران مطرح شد و تمام تقصیرها به گردن فصل تابستان افتاد! گرمای تابستان مجرم اصلی این پدیده نامبارک در جامعه شد و این درحالی است که امروزه مرض مُسری بدحجابی و آب رفتن قد و قواره مانتو و شلوارها در تابستان به بهار و زمستان نیز کشیده شده است و هر کدام از این فصلها به نحوی در ترویج مسئله بدحجابی و جبر در کم رنگ شدن اهمیت حجاب و عفاف در جامعه دستی قوی دارند!!

صحبت از تابستان که می‌شود بازار بحث و گفت وگو درباره حجاب و عفاف در رسانه‌ها با تهیه چندین خبر و گزارش از بازار مانتو و شال، گرم می‌شود و در این زمینه "ابر رسانه ملی" در واحد خبر با تهیه چند گزارش تصویری از ویترین مغازه‌ها و نشستن پای صحبت مغازه‌دارها و پرسیدن نظر چند تن از خریداران مانتو ، رسالت خود را در ارائه نظرات هموطنان در خصوص حجاب و وظیفه‌اش را در خصوص ترویج و گسترش فرهنگ حجاب و عفاف به پایان می‌رساند و تا رسیدن فصل خوش رنگ پاییز و سِت شدن مانتو و شلوار و شال و آرایش بانوان با رنگ خزان! با این مسئله مهم خداحافظی می‌کنند!

همین بی تفاوتی‌ها و بی توجهی‌ها به مسائل مهم فرهنگی و در رأس آن حجاب و عفاف باعث شده است که فرهنگ در جامعه ما با پیشینه چندین هزار ساله " پربحث‌ترین و در عین حال مظلوم‌ترین" مقوله باشد. مقوله‌ای که مرزهایش مورد تهاجمی سخت قرار گرفته‌اند و فقط صحبت از دفاع و مقابله در میان است و کسی تا به امروز به درستی از آن حمایت نکرده است، دفاعی که در گستره جغرافیای فرهنگی ما " دفاعی مقدس" می‌تواند باشد.

فرزندی که با 26 ولی هنوز بی سرپرست است

حجاب و عفاف مقوله‌ای است که در کشور ما 26 دستگاه‌ و نهاد دولتی متولی آن هستند مانند فرزندی عزیز کرده که به جای یک پدر و مادر 26 ولی دارد اما باز هم بی‌سر و سامان از این دست به آن دست می‌شود و هر کسی برایش خوابی می‌بیند! به صورت کلی می‌توان گفت: حجاب و عفاف به علت سیاست‌زدگی و بُر خوردن زیاد، جایگاه اصلی خود را جامعه از دست داده است و این اصل فرهنگی حتی در اندازه های مسائل فرعی هم دیده نمی‌شود.

وقتی از سه متولی اصلی حجاب و عفاف یعنی قانون‌گذاران، مجریان قانون و ظابطان اجرای قانون در زمینه اجرایی نشدن مصوبات شورای عالی فرهنگی سؤال می کنیم به این سه جواب بسنده می‌شود:

مجلس: باید طبق قانون برخورد شود و قانون حجاب و عفاف به صورت کامل اجرایی شود.
دولت: نیروی انتظامی باید در برخورد با این موضوع اجرای قانون را با رویکرد اخلاقی و با رعایت کرامت انسانی و به دور از هر گونه افراط و تفریط پیگیری کند و وزیر کشور نیز مأمور می‌شود موضوع را در شورای اجتماعی کشور مطرح کند.

نیروی انتظامی: ما فقط برخورد می‌کنیم اما نهادهای مسؤول از اقدام ما حمایت نمی کنند و پس از اجرای هر طرح دوباره بدحجابی پیشروی می‌کند و بدنمایی پوششی جای خود را به رعایت ارزشها می‌دهد.

معصومه ظهیری، مشاور استاندار قم در دفتر امور بانوان و خانواده و استاد دانشگاه در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با بیان اینکه مسئله حجاب بیشتر در فصل گرما مور توجه قرار می‌گیرد در حالی که ما به رسیدگی به این امر در طول سال نیازمند هستیم، گفت: شبهات بسیاری در زمینه حجاب وجود دارد و ما امروز نمی‌توانیم به این سوالات پاسخ گوییم چرا که کار پژوهشی در نسل جدید سعی در بر طرف نمودن ابهامات و پرسش ها را به طور منطقی و قابل قبول برای نسل امروز نداشته است.

این استاد دانشگاه افزود: بحث در اجرایی شدن مسئله  عفاف و حجاب و ارائه پژوهش‌هایی در این خصوص،‌ نظارت بر اجرایی شدن نظام ارزش‌ها در دانشگاه‌ها، دستگاه‌ها ؛‌پارک‌ها، صنف‌های مختلف، آرایشگاه‌ها مغازه‌ها و همه مراکز عمومی و ..از جمله مواردی است که می‌بایست به آن توجه شود.

 وی در ادامه اظهار داشت: جامعه‌ای سالم خواهد بود که افراد آن اعم از زن و مرد، خود را موظف به رابطه عفیفانه بداند و آن را به عنوان ارزشی مهم از نسلی به نسل دیگر منتقل کنند.

شبکه‌های ماهواره‌ای مراکز مدیریت آرایش و پوشش جوان ایرانی

از طرفی دیگر ورود محصولات فناوری اینترنتی و ماهواره‌‌ای مثل شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های ماهواره‌ای که بزرگترین بنگاه‌های ترویج محصولات ضد فرهنگی است باعث تنوع در فضاهای اجتماعی و تکثر در سبک‌های زندگی، انتخاب و استقبال از شیوه‌های مختلفی در ابعاد مختلف زندگی شده است که یکی از بارزترین نمودهای آن را می‌توان در سبک های جدید مدیریت بدن، آرایش و پوشش جوانان مشاهده کرد. 

در اینجاست که جوانان الگو انتخاب می‌کنند، الگوهایی که از دو شاخصه اصلی خارج نیستند یا خانواده به عنوان الگو انتخاب می‌شود ( سنتی) و یا چهره‌ها و شخصیت‌های هنری و ورزشی و ...( امروزی) چیزی که در این بین آزار دهنده است این نکته مهم می‌باشد که اکثر الگوهای جوانان که در وادی هنر و ورزش و ... هستند خود نه تنها تفکری مستقل و مبتکر در این زمینه ندارند بلکه وابسته به اندیشه‌‌های دیگر و تقلید کننده از الگوهایی غیربومی هستند. مانند بازیگران و هنرپیشگان و ...

موضوع انتخاب الگوی پوشش به لحاظ نوع جنسیت نیز در جامعه ما بسیار حائز اهمیت است. در این خصوص باورهای عمومی و اجتماعی همراه با الزامات قانونی، این مقوله را در بین گروه‌های مختلف از جمله جوانان و بویژه دختران با حساسیت‌ها و تحولاتی مواجه کرده است. این توجه از آنجا ناشی می‌شود که ارزش‌های دوگانه‌ای مانند؛ باطن و ظاهر، عمومی و خصوصی، گناه و غیر گناه و محرم و نامحرم می‌تواند عامل و باعث بوجود آمدن دو تعریف متفاوت(قطبی شدن هنجاری) در بین افراد گردد. مثلاً  قانون باعث می شود همة زنان نوع معینی از پوشش را داشته باشند و حجاب را حفظ کنند. اما معیارهای ارزشی که ذهنی هستند، فرایند متفاوتی را طی می‌کند. نمونه مشابه دیگری که در این خصوص می‌توان به آن اشاره کرد اینست که مثلاً در مورد پوشش زن در جامعه برای شمار قابل توجهی از افراد یک هنجار (در مدرسه و اداره و ...) تجویز می‌شود که باید «چادر پوشید» و هنجار دیگر (در خانواده، گروه دوستان و ... ) توصیه می‌کند که «نباید چادر پوشید». این امر باعث می شود، گروهی به یک سو و گروه دیگر در جهت عکس آن گرایش پیدا کنند.

برخورد با حجاب و عفاف در کشور، سطحی و روبنایی است

حجت‌الاسلام علیرضا صدری،‌ سردبیر نشریه علمیه مرکز مطالعات و پاسخگویی شبهات حوزه علمیه  قم در  گفت و گو با طنین یاس، گفت: موضوع عفاف و حجاب جنبه ها و زوایای مختلفی دارد اما غالباً برخوردهایی که با این موضوع می شود سطحی و روبنایی است تا فکری و زیر بنایی!

 این کارشناس مسائل مذهبی و فرهنگی ادامه داد: در دو دهه اخیر به علت تراکم تهاجم فرهنگی دشمن و استفاده همه جانبه مراکز تبلیغاتی غرب علیه خانواده‌های ایرانی به ویژه در مسئله پوشش و عفاف از یک سو و غفلت مسئولان از سوی دیگر،  شاهد تغییر سبک پوشش و به تبع آن سبک زندگی در جامعه بودیم و این همان پاشنه آشیلی است که دشمن توانسته از این طریق رخنه کند.

حجت الاسلام علی رضا صدری،  اساس هسته مرکزی تهاجم فرهنگی دشمن را تغییر رفتار و باورها از طریق تحمیل و ترویج بی بندو باری دانست که چنانچه تدبیر جدی درباره آن اندیشیده نشود، تبدیل به یک معضل امنیتی نیز خواهد گردید.

لوزم ایجاد ستاد فرماندهی فراجناحی و فرادولتی فرهنگی

حجت الاسلام صدری در خصوص راهکار جدی برای این موضوع تصریح کرد:‌ یک مهندسی فکری و یک ستاد فرماندهی ویژه فرهنگی مرکز فرا دولتی و فراجناحی،می بایست سازماندهی شود و در آن انواع مباحث فرهنگی با کار کارشناسانه و دید باز طرح و برای حل آن راهکارهای عملی تدوین گردد.

وی، خاطر نشان کرد: آنچه در مسئله حجاب واضح است این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد که تنها  با یک بند قانونی نمی توان حجاب را به همگان تسری داد چرا که حجاب امری همگانی است و تنها برای بانوان استفاده نشده است.

دست‌های پنهان بدحجابان در بالا رفتن نرخ طلاق و از هم پاشیدن خانواده‌ها

امروز امار و ارقام وزارت ورزش و جوانان نشان ‌دهنده بالا رفتن نرخ طلاق در ایران است، این مسئله زمانی تأسف برانگیز می‌شود که این پدیده شوم که بیشتر گریبانگیر کلان شهرها را گرفته بود اکنون در شهرستان‌ها و حتی روستاها با بافت‌های سنتی و فرهنگی مستحکم تر دیده می‌شود به طوری که طبق آخرین آمار 21 درصد ازدواج‌ها در کمتر از 5 سال به طلاق می‌انجامد و از هر 5 ازدواج یکی به طلاق ختم می‌شود و تازه این آمار در خصوص طلاق‌های رسمی و ثبت شده است و طلاق‌های عاطفی هیچ آماری وجود ندارد.

براساس گفته جامعه شناسان، مشاوران خانواده یکی از عمده مسائلی که باعث بالارفتن آمار طلاق در کشور شده است خیانت همسران به یکدیگر و عدم احساس آرامش و ارضاء نیاز جنسی زن و شوهر در کنار یکدگیر است که این مهم خود مقوله‌ای واستبه به عوامل متعددی است که یکی از آنها مبحث حجاب و عفت در بین زنان و مردان جامعه اسلامی است.

حجت الاسلام حسن قائمی ،استاد دانشگاه و کارشناس ارشد علوم مهدویت و مشاور خانواده در گفت وگو با خبرنگار ما در توضیح اینکه حجاب نوعی محبت به هم نوع است، گفت: روزی خانمی بد حجاب به خانمی که حجاب داشته است می گوید که در این هوای گرم چرا اینقدر به خود زحمت می‌دهی و.. خانم محجبه در پاسخ می گوید که برای اینکه نگاه همسر تو را به خود جلب نکنم و تو را به صحنه رقابت نکشانم و کانون خانوادگی هم نوعان خود را استحکام بخشم که این دید در دین اسلام به آن توجه شده است.

بدحجابان تیشه به دستانی که بنیان خانواده خود و دیگران را برهم می زنند

‌کارشناس ارشد علوم مهدویت و مشاور خانواده در خاتمه تصریح کرد: زن با حجاب به همه افراد این مطلب را می‌گوید که من خودم را برای یک نفر که همسر من است نگه داشته‌ام و این محبت را تنها به او عرضه می‌کنم که بالاترین درجه محبت به همسر محسوب می‌شود و انعکاس این محبت در جامعه نمایان خواهد شد.

در واقع اینگونه می‌توان گفت که بدحجابی چاقوی با دو لبه تیز برنده است که هم به بنیان خانواده فرد بدحجاب و هم به بنیان خانواده‌های دیگر را می‌درد و چه بد است که دسته این چاقو در دستان بانوان ایرانی باشد، بانوانی که با دستان معجزه گر خود چرخ اقتصاد خانواده را چرخانده و با دل مهربان و نرمشان، کانون خانواده را گرم می‌کنند.

انتهای پیام/ت